مجموعه دوم (من و تو=ما)
انسان امروز تنهاست و در این تنهایی تو در تو، گم شده.
او دارد همه اشتیاقش را ، در محدودههای بتونی و خشک و سرد با حاشیهای امن، در ظاهر و واقعیتی متزلزل و خشن، در بنیاد، میبازد ؛ چیزی شبیه یک صحنه بی روح و پوچِ نمایشی که خالی از هر صمیمیت و معرفتی است .
انسان امروز سعی دارد همواره زیر نقاب و آرایش کلماتی به ظاهر زیبا و فریبنده ، این خواست مطلوب را بکاود ولی اثری از آن نمییابد. هرچه بیشتر و عمیق تر آن را می جوید؛ فاصلهاش با حقیقت بیشتر و به پوچی نزدیکتر میشود.
اینجاست که اهمیت درک مفهوم “ما “و “دیگری” بر توجه صرف به” خویش” و “در خود فرو رفتن” پیشی میگیرد؛ گویی که تنها راه رهایی از این پوچی بی بنیاد یافتن حاشیه امن “آگاهی و معرفت” است.
آن معرفتی که به یمن وجود دیگری و پیوند عمیق با “او”ی “دیگران” ایجاد میشود؛ دیگرانی که در لحظه موعود نه جنسیتشان اهمیت دارد، نه سن و سالشان، نه رنگ و نژاد و نه موجودی حساب بانکی شان.
آن دیگرانی که صرفِ بودنشان، اصالت دارد و حضورشان مأمن گرمیست تا بدانیم؛ انسانیت یک معنای “کلی” است و هر جزء از این کل، این حقیقت واضح و شفاف را با خود حمل میکند که : بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند (سعدی) این مجموعه تلاشی است برای بیان آن حس برانگیخته شدهی “رواداری” و “همراهی” که یکرنگی و یگانگی ایجاد میکند و با طبیعت و خلق و خوها و رنگهای متنوع میآمیزد و همه حصارها و مازهای تو در توی عقل حسابگر و منطق خشک را در هم میشکند.
با عشق به فراز در میآید و یکرنگی و همآوایی و شفقت میآفریند.




Reviews
There are no reviews yet.